پرآو

شعروادبیات

پرآو

شعروادبیات

ازروی تو...


ازروی تو تا نمونه بنویسم شعر

باید به نسیم و پونه بنویسم شعر

جزقافیه اشک وردیف ، آه .. بگو

ازدوری تو چگونه بنویسم  شعر؟

جعفر درویشیان « غروب »

ازموج...

 

ازموجِ خودوساحلِ خودمیگوییم

ازکوچکی مشگلِ خود میگوییم

منت نگذاریم سرِهیچ کسی

ماشعربرای دلِ خودمیگوییم

جعفر درویشیان « غروب »

منم زائرى دلشکسته


منم زائرى دلشکسته رضا«ع»

به دادم برس یار مستضعفا

به پابوست از راه دور اومدم

باچشماى پر از بُلور اومدم

خریدار دلهاى بشکسته اى

توشاهِ کلیدِ درِ بسته اى

به تنهائى  ومختصر اومدم

دلم تنگ شد بى خبر اومدم

ببخشید دلم راکمى ابریه

اگه گریه سر رفته ، بى صبریه

ندارم پناهى مثِ کفترات

بگیر حاجتم رو که باشم باهات

توسلطانِ عشقى دلم در هوات

میخام اشکامو هی بریزم به پات

بپرس حالموازخداى بزرگ

مثِ آهواتم بایه گَله گرگ

منم بى پناه وپناهم توئى

چراغِ شباى سیاهم توئى

تو سنگ صبورى برامون ،رضا«ع»!

دل مهربونت پره ازخدا

داریوش کاویانی«آسمان»

با لطفِ رضا«ع»


با لطفِ رضا«ع»شدعارف، آن «پالان دوز»!

بایدکه بخوانیش به دل ازسرسوز

برخوانِ کَرم چو ریزه خوارى کردى

حاجات رواشوى،شبت گردد روز

داریوش کاویانی«آسمان»

شیطان صفتان...


شیطان صفتان به چشمه گِل افزودند

شکردهنان به جمله دل افزودند

ازکرده ى خود هردو رسیدند به صید

پرونده ى تازه برسِجل افزودند

داریوش کاویانی«آسمان»